زمان تقریبی مطالعه: 12 دقیقه
 

عزاداری شیعیان





امروزه عزاداری در میان مسلمانان و بویژه شیعیان به شیوه‌های مختلفی برگزار می‌گردد که برپایی جلسات روضه خوانی و سخنرانی پیرامون معارف اسلامی، بیان ایثارگری‌های اهل بیت (علیهم‌السّلام)، مرثیه خوانی، سینه زنی و زنجیر‌زنی، سیاه پوش کردن اماکن و حرکت هیئت‌ها و دسته‌جات مذهبی در خیابان ها را برشمرد.


۱ - اقسام عزاداری



امروزه عزاداری در میان مسلمانان و بویژه شیعیان به شیوه‌های مختلفی برگزار می‌گردد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

۱.۱ - برپایی جلسات روضه خوانی


برگزاری و برپایی جلسات و اجتماعاتی به نام عزاداری، روضه خوانی و یا سال گشت. در این اجتماعات چند مطلب اساسی که در واقع دربرگیرنده اهداف برپایی این جلسات است به چشم می‌خورد.

۱.۱.۱ - سخنرانی پیرامون معارف


سخنرانی پیرامون معارف اسلامی اعم از اعتقادات، اخلاق، احکام و سیره و روش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اهل بیت (علیهم‌السّلام) و صحابه بزرگوار آن حضرت؛ در این سخنرانی‌ها هر گوینده و خطیبی به تناسب مخاطبان خود حقایقی را در این موارد بیان می‌کند.

۱.۱.۲ - بیان وقایع زمان اهل بیت


بیان وقایع و حوادث تلخی که از طرف دشمنان بر بزرگان دین بویژه خاندان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد شده و تبیین این مطلب که خودکامگان و ستمگران نگذاشتند بشریت بویژه مسلمانان راه کمال را طی نمایند.

۱.۱.۳ - بیان ایثارگری‌های اهل بیت


بیان شجاعت‌ها، استقامت‌ها و ایثارگری‌های خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که در سراسر زندگی شان متبلور است. بیان این فضایل، شیوه‌ای است برای ارایه الگو به انسان‌های آینده و همه عصرها و نسل‌ها تا در برابر ستم و ستمگران ساکت ننشینند و با اقتدا به این بزرگواران، روش و راه آنان را سرمشق قرار دهند.

۱.۱.۴ - مرثیه خوانی


رثا یا مرثیه که به معنای گریستن بر مرده همراه با برشمردن نیکی‌های او و خواندن اشعار و مدیحه سرایی همراه با ناراحتی، گریه و ترحم است (به طور معمول این اشعار حقایقی از مظلومیت و نیکی‌های شهیدان را در بر دارد).
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از شهادت حضرت حمزه (علیه‌السّلام) کنار جنازه وی حاضر شد و همراه اظهار تاسف و ناراحتی فرمود: «یا حمزه یا فاعل الخیرات، یا مانع یا ذات عن وجه رسول الله»؛ ‌ای انجام دهنده کارهای نیک، ‌ای برطرف کننده غم‌ها و ناراحتی‌ها از پیامبر اسلام. تفصیل این مطلب در بخش سیره خواهد آمد.

۱.۲ - سیاه پوش کردن


سیاه پوشیدن و سیاه پوش کردن؛ هدف از این رفتار اعلام همدردی، اظهار ناراحتی و حزن در مصائب اهل بیت (علیه‌السّلام) و بزرگان دین است و از سوی دیگر این اعمال نشانه تنفر از مخالفان اسلام و اعلام موضع و جهت گیری در برابر آنهاست و نشان دهنده این که سیاه پوش کنندگان در کدام جبهه قرار دارند؛ آیا در جبهه توحید و سردمداران آن، یا در جبهه شرک، طاغوت و...؟

۱.۳ - حرکت هیئت ها


حرکت هیات‌ها و گروه‌های عزادار همراه با پرچم و علم در خیابان‌ها، کوچه‌ها و... ؛

۱.۴ - سینه زنی و زنجیر زنی


سینه زنی و زنجیرزنی همراه با سنج؛ هدف از این حرکت دسته جمعی منظم، اعلام آمادگی و طرفداری از شهیدان بویژه شهیدان کربلا و استمرار راه آنان است. سینه زنی و زنجیرزنی صرفا در حد اعلام ناراحتی از مصایب وارده بر اهل بیت (علیهم‌السّلام) است نه در حد اضرار بر بدن زیرا اضرار بر بدن از نظر شرعی جایز نیست و لذا اگر کسی در این مراسم یا در جاهای دیگر ضرر قابل توجهی به خود بزند به طور مثال خود را ناقص العضو نماید به طور مسلم فعل او حرام است؛ اما به ضررهای جزیی مانند سرخ شدن بدن، در عرف جامعه، چون برای اظهار ناراحتی است عنوان اضرار صدق نمی‌کند.

۱.۵ - دادن نذورات و خیرات


نذورات، خیرات، سیر کردن گرسنگان و غذا دادن در ایام عزا؛ بدون شک نذر و خیرات کردن در مجالس عزاداری اگر به قصد قربت و برای خداوند متعال باشد و ثواب آن را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، و ائمه (علیهم‌السّلام) و شهیدان هدیه نمایند نه تنها مطلوب بلکه مستحب است چنانکه سیر کردن مردم بویژه گرسنگان و نیازمندان در ایام عزا پسندیده و راجح است و آثار ارزشمندی در جامعه اسلامی دارد.

۱.۶ - گریه کردن و گریاندن


گریه کردن و گریاندن؛ گریستن گاهی به علت بروز حوادث و مصایب جانسوز است که انسان براساس طبع بشری از آن متاثر می‌گرد و گاه در اثر تجسم و یادآوری ملال‌ها و مصیبت‌های گذشته است؛ به عبارت دیگر گریه گاه بدون مقدمه و گاه با مقدمه و همراه با برپایی مجالس عزا و استماع سخنان گوینده‌ای که این مصایب را وصف می‌کند پدید می‌آید. نوع نخست آن مورد بحث ما نیست زیرا حکم آن روشن است اما آنچه مورد بحث است گریه‌ای است که همراه مقدمات و براساس انگیزه‌ها و اهداف خاصی حاصل می‌شود. لازم به یادآوری است که نوع دوم گریه را می‌توان با عزاداری مرادف دانست و به عبارت دیگر یکی از مصادیق عزاداری را این نوع گریه قرار داد.

۱.۷ - انگیزه گریه کردن


در اینجا مناسب است پیش از بیان حکم آن، به انگیزه‌ها و انواع گریه اشاره کنیم.
به طور کلی گریه را می‌توان به چهار نوع تقسیم نمود.

۱.۷.۱ - گریه با انگیزه عقیدتی


گریه‌ای که انگیزه عقیدتی دارد؛ انسان مؤمن بر این باور است که همواره در محضر خدا قرار دارد و تمام اعمال و رفتار او ضبط شده و روز قیامت خوبی‌ها و زشتی‌های کردار و رفتار او نمایان می‌گردد. توجه به گذشته تاریک و گناه آلود، مسلمان معتقد را به گریه وامی دارد تا آثار شوم گناه را از دل بزداید و خود را متحول سازد. انسان‌های کمال یافته و معصومان نیز از خوف و خشیت الهی همواره اشک خوف می‌ریختند. این گریه نشانه ایمان کامل است.
امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمود: محبوب‌ترین قطره در پیشگاه خداود متعال، قطره اشکی است که مخلصانه در تاریکی شب و از ترس خدا ریخته شود.

۱.۷.۲ - گریه احساسی


گریه‌ای که از علاقه طبیعی انسان به خود سرچشمه می‌گیرد و خاستگاه آن عواطف و احساسات است؛ خداوند متعال در وجود بشر قلب را نهاده که در رویارویی با حوادث و مصایب جانسوز دگرگون می‌شود، تکان می‌خورد، می‌سوزد و اشک را از چشمان سرازیر می‌کند. انسان در زیان‌های مالی و جانی و از دست دادن عزیزانی که به آنها انس و الفت پیدا کرده است، اندهگین شده و دچار ناراحتی‌های روحی و روانی می‌شود اما گریه و گریستن، عقده‌های درونی را برطرف کرده و به انسان آرامش می‌بخشد؛ از این رو در علم اخلاق از این ویژگی قلب و رقت و نرمی آن تمجید شده است چرا که نشانه قلب زنده آن است که از عواطف و احساسات سازنده‌ای سرشار باشد.

۱.۷.۳ - گریه فضیلت طلبی


گریه‌ای که از فضیلت طلبی و کمال خواهی سرچشمه می‌گیرد؛ انسان در فقدان معلم، استاد و مربی اخلاق و بلکه بالاتر، در ارتحال پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا امام (علیه‌السّلام) اشک می‌ریزد و عزاداری می‌کند. انگیزه این نوع گریه آن است که با مرگ پیشوای خود احساس می‌کند از راه کمال و رشد بازمانده و مرشد و راهنمای بزرگی را از دست داده که بدون او دست یابی به کمالات بالاتر برایش دشوار است. پس از وفات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خلیفه اول و دوم به زیارت‌ ام‌ایمن آمدند پس از حضور آنان‌ ام‌ایمن گریه کرد، خلیفه‌دوم گفت: چرا گریه می‌کنی؟ برای رسول خدا که در پیشگاه خداوند قرار دارد گریه معنا ندارد! ‌ام‌ایمن پاسخ داد: گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست بلکه گریه من به خاطر آن است که دست ما از اخبار آسمان و وحی کوتاه شده است. از این رو این نوع گریه از نوع اول ارزش بالاتری دارد. در این نوع گریه، در واقع گریه کننده بر خود می‌گوید.

۱.۷.۴ - گریه بر مظلوم


اندوه و گریه بر مظلوم؛ نوع دیگر گریه، گریه بر مظلوم است به خاطر ظلم و ستمی که بر او وارد شده مانند گریه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر علی (علیه‌السّلام) و حسین بن علی (علیه‌السّلام) پیش از شهادت آنان و مثل گریه و عزاداری مسلمانان در شهادت‌های ائمه دین که به صورت مظلومانه به شهادت رسیدند.

۱.۷.۵ - گریه و عزاداری سیاسی


گریه و عزداری سیاسی؛ امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) می‌فرماید: « زنده نگه داشتن عاشورا یک مساله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده، یک مساله سیاسی است، یک مسئله‌ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما از این اجتماعات استفاده می‌کنیم. ما از آن الله اکبر‌ها، ملت ما از آن الله اکبرها استفاده کرد، آن الله اکبر‌ها را باید حفظ بکنیم، باید به این مظاهر، شعایر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که اینها یک مساله سطحی نبوده است که می‌خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم. ما ملتی هستیم که با همین اشک‌ها سیل جریان می‌دهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد می‌کنیم».
از این دید، گریه زبان گویای فردی است که مورد تجاوز و ستم قرار گرفته باشد. در زمانی که با جباران به وسیله نیروی نظامی نمی‌توان مقابله کرد و حتی نمی‌گذارند سخنی گفته شود؛ تنها سلاح گریه است که نفرت و خشم را نشان می‌دهد و با این گریه است که اظهار تنفر و بیزاری از ستم و ستمگری آشکار می‌شود. این گریه‌ای است که مردم را نسبت به ستمگران بیدار می‌کند. شاهد این شیوه را در زندگی امام زین العابدین (علیه‌السّلام) می‌توان دید. آن حضرت بیست سال در حال ماتم و گریه بود و این حزن و گریه امام تاثیر فراوانی در بیداری مردم داشت؛ چرا که با زبان رفتار از عظمت قیام عاشورا و شدت ظلمی که بر اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفته بود حکایت می‌کرد و از تبلیغات دروغین نیز پرده برمی داشت.

۱.۷.۶ - فلسفه گریه بر شهید


در اینجا شایسته است به سخنی از شهید مطهری (رحمة‌الله‌علیه) اشاره کنیم.
ایشان درباره فلسفه گریه بر شهید چنین می‌نویسد: «شهادت از نظر اسلام از جنبه فردی. یعنی برای شخص شهید یک موفقیت است بلکه بزرگترین موفقیت و آرزوست. امام حسین فرمود: جدم به من فرمود که تو درجه‌ای نزد خدا داری که جز با شهادت، به آن درجه نایل نخواهی شد. پس شهادت امام حسین برای خود او یک ارتقاست، عالی‌ترین حد تکامل است. اگر مرگ به صورت شهادت باشد واقعا یک موفقیت است، برای شهید جشن و شادمانی دارد؛ لذا سید بن طاووس می‌گوید: اگر نبود دستور عزاداری که به ما رسیده است من روز شهادت ائمه را جشن می‌گرفتم. از این جنبه ما به مسیحیت حق می‌دهیم به نام شهادت مسیح که می‌پندارند شهید شده برای مسیح جشن بگیرند. اسلام هم در کمال صراحت شهادت را موفقیت شهید می‌داند نه چیز دیگر. اما از نظر اسلام آن طرف سکه را هم باید خواند. شهادت را از نظر اجتماعی یعنی از آن نظر که به جامعه تعلق دارد نیز باید سنجید، عکس العملی که جامعه در مورد شهید نشان می‌دهد صرفا به خود شهید تعلق ندارد یعنی صرفا ناظر به این جهت نیست که برای شخص شهید موفقیت یا شکستی رخ داده است.
رابطه شهید با جامعه اش دو رابطه است؛ یعنی رابطه اش با مردمی که اگر زنده و باقی بود از وجودش بهره مند می‌شدند و فعلا از فیض وجودش محروم مانده‌اند و دیگر رابطه اش با کسانی که زمینه فساد و تباهی را فراهم کرده‌اند. بدیهی است که از نظر پیروان شهید که از فیض بهره مندی از حیات او بی بهره مانده‌اند، شهادت شهید تاثرآور است. آن که بر شهادت شهید اظهار تاثری می‌کند، در حقیقت به نوعی، بر خود می‌گرید و ناله می‌کند؛ اما از نظر زمینه‌ای که به شهادت شهید در آن زمینه صورت می‌گیرد شهادت یک امر مطلوب است به علت وجود یک جریان نامطلوب، از این جهت مانند یک عمل جراحی موفقیت آمیز است که مطلوب است.
درسی که از جنبه اجتماعی، مردم باید از شهادت شهید بگیرند این است که اولا نگذارند آن چنان زمینه‌هایی پیدا شود، و افراد جامعه از تبدیل شدن به امثال آن جنایتکاران خودداری کنند، همچنان که می‌بینیم نام یزید و ابن زیاد و امثال آنها به صورتی در آمده که هر کس در مکتب عزداری واقعی امام حسین (علیه‌السّلام) تربیت شده باشد از کوچکترین تشبه به آنها در عمل ابا دارد.
درس دیگری که باید جامعه بگیرد این است که به هر حال باز هم در جامعه زمینه‌هایی که شهادت را ایجاب می‌کند پیدا می‌شود، از این نظر باید عمل قهرمانانه شهید از آن جهت که به او تعلق دارد و یک عمل آگاهانه و انتخاب شده است و به او تحمیل نشده است بازگو شود و احساسات مردم شکل و رنگ احساس آن شهید را بگیرد. اینجاست که می‌گوییم گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست. اینجاست که باید ببینیم آیا جشن و شادمانی و پایکوبی و احیانا هرزگی و شراب‌خواری، آن چنان که در جشن‌های مذهبی مسیحیان دیده می‌شود هم شکلی و هم رنگی و هم احساسی می‌آورد یا گریه؟ معمولا درباره گریه اشتباه می‌کنند، خیال می‌کنند گریه همیشه معلول نوعی درد و ناراحتی است و خود گریه امری نامطلوب است. راز بقای امام حسین (علیه‌السّلام) این است که نهضتش از طرفی منطقی است و از ناحیه منطق حمایت می‌شود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کرده‌اند حکیمانه‌ترین دستورها را داده‌اند. این گریه هاست که نهضت امام حسین (علیه‌السّلام) را در اعماق جان مردم فرو می‌کند. روشن است که اگر مانند مسیحیان جشن می‌گرفتند نهضت امام حسین به انحراف کشیده می‌شد. شاید بدین جهت بزرگان دین دستور عزداری و گریه داده‌اند».

۲ - عناوین مرتبط



آسیب‌شناسی عزاداری؛ عزاداری از دیدگاه علما؛ عزاداری در سیره ائمه اطهار؛ عزاداری در سیره پیامبر؛ عزاداری در روایات شیعه؛ عزاداری در قرآن؛ تعریف عزاداری؛ گریه بر مصائب اهل بیت؛ چرایی عزاداری؛ رابطه عزاداری و صبر

۳ - پانویس


 
۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۹، باب فضل البکاء.    
۲. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج۷، ص۲۶۶، باب ما جاء فی عظم مصیبته.    
۳. امام خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۱۳، ص۱۵۴.    
۴. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی، ص۱۲۱.    


۴ - منبع


سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عزاداری شیعیان اقسام گریه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۷.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.